معنی قله اورست

حل جدول

قله اورست

بام نپال


اورست

بلندترین قله جهان


قله هیمالیا

اورست


کشور اورست

نپال


اولین صعود کننده به قله اورست

ادموند هیلاری


سرزمین اورست

تبت


جرج اورست

کوهنورد بزرگ انگلیسی

لغت نامه دهخدا

اورست

اورست. [اِ وِ رِ] (اِخ) قله ای به ارتفاع 8882 متر بر مرز تبت و نپال در هیمالایا. کوششهای بسیاری برای صعود بقله ٔ اورست بعمل آمده و اشخاصی جان خود را بر سر این کار گذاشته اند. در 1951 ا.ا.شیپتن راهی از جنوب اورست کشف کرد که صعود به قله را ممکن ساخت. در 1952م. هیأتی از پویندگان سویسی عازم بالا رفتن از اورست شدند و تا ارتفاع 8600 متر از آن صعود کردند و این منتهای ارتفاعی بود که تاآن تاریخ بشر از کوه بالا رفته بود. بالاخره در 1953 هیأتی به ریاست ج. هانت عازم صعود بر فراز اورست شد و دو تن از اعضای این هیأت برای نخستین بار بقله ٔ اورست رسیدند. (دایرهالمعارف فارسی). یکی از بلندترین قلل جبال هیمالایاست و در بین َ59 ْ27 عرض شمالی با َ37 ْ48 طول شرقی واقع شده و 8836 متر ارتفاع دارد این قله را بنام مهندس انگلیسی که ارتفاع آنرا اندازه گرفته است نامگذاری کرده اند. (قاموس الاعلام ترکی).

اورست. [اِ وِ رِ] (اِخ) سر جورج... (1790- 1866م.) نقشه بردار بریتانیایی اهل ویلز بود و در کارهای نقشه برداری هند خدمت کرد (1806- 1843). کوه اورست از او نام گرفته است. (دایرهالمعارف فارسی).


قله

قله. [ق ُ ل َ] (اِ) نوعی از انگور. || اسبی که رنگش به زردی مایل باشد. (برهان).

قله. [ق ُل ْ ل َ] (اِ) نوعی از رنگهای اسب. (آنندراج) (بهار عجم):
کمیت قله نژاد آنکه داغ جم دارد
سبک درآر بمیدان و گرم گردانش.
خواجه سلمان (از آنندراج) (بهار عجم).
رجوع به قُلَه شود.

قله. [ق َ ل َه ْ] (ع مص) چرکین اندام و زرد شدن آن و داغ داغ شدن پوست از بسیاری ادرفن. || سیاه شدن اندام یا برکنده شدن پوست ازسختی و خشکی. و فعل آن از سمع است. (منتهی الارب).

واژه پیشنهادی

اطلاعات عمومی

معادل ابجد

قله اورست

802

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری